Empty cart

محصولی در سبدخرید وجود ندارد

معنای خیار شرط

خیار شرط یکی از خیارات مندرج در قانون مدنی است که امکان فسخ قرارداد را برای یکی از اصحاب قرارداد فراهم می کند. اما معنای خیار شرط چیست؟ تحت چه شرایطی امکان درج خیار شرط وجود دارد؟ آیا خیار شرط مختص عقد بیع است؟ خیر. این خیار اختصاص به عقد بیع ندارد و در هر عقد تملیکی می توان خیار شرط را جاری نمود. در این نوشتار ابتدا با معنای خیار شرط آشنا می شویم و سپس  موارد کاربرد آن را بررسی می کنیم:

معنای خیار شرط
معنای خیار شرط
معنای خیار شرط:

هر گاه در معامله شرط شود که یکی از متعاملین یا هر دو یا شخص ثالث حق فسخ در قرارداد داشته باشند، این خیار، خیار شرط نام دارد. خیار شرط در عقد بیع ذکر شده است. قانون گذار در ماده 399 قانون مدنی به خیار شرط اشاره می کند. به این توضیح که در عقد بیع ممکن است برای بایع یا مشتری یا شخص ثالثی اختیار فسخ معامله وجود داشته باشد. در این صورت معنای خیار شرط محقق می شود. اما همانطور که فوقا نیز بیان کردیم خیار شرط مختص عقد بیع نیست. به موجب قانون، خیارات مختص عقد بیع، خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تاخیر تادیه ثمن هستند. بنابراین، خیار شرط در عقد بیع و یا هر عقد دیگر اعم از اجاره، صلح، و … قابل اعمال است. اما حتما در عقود تملیکی از این نوع خیار استفاده می شود.

نکات مهم و ضروری در باب معنای خیار شرط:

1- برای تحقق خیار شرط مدت باید حتما معلوم باشد. چه اینکه مدت از زمان انعقاد قرارداد باشد یا مدتی پس از آن. مثلا ممکن است در قرارداد شرط شود که متعاملین از زمان انعقاد قرارداد تا شش ماه حق فسخ را دارند یا بگویند یک ماه بعد از انعقاد قرارداد حق فسخ برای خریدار یا فروشنده وجود دارد. اگر مدت خیار شرط در قرارداد معلوم نباشد مثلا بگویند تا زمان بحران اقتصادی یا تا پایان جنگ و … در این صورت هم خیار شرط باطل است و هم عقد باطل است.

معنای خیار شرط
معنای خیار شرط
علت این امر چیست؟

در آرای قضایی مختلفی در باب خیار شرط چنین گفته شده که اگر مدت خیار شرط معلوم نباشد جهل به آن موجب جهل به یکی از عوضین می شود در نتیجه شرط خیار و عقد هر دو باطل هستند. اما اگر مدت خیار معلوم باشد اشکالی در قرارداد به وجود نمی آید. چرا که بدین سان هر یک از متعاملین هر آنچه به دست می آورند مشخص و معلوم است. عده ای دیگر بر این نظر هستند که اگر مدت خیار شرط معلوم نباشد باعث مجهول و غرری بودن معامله می شود.

معامله غرری معامله ای است که عرف آن را خطرناک می داند و دست به آن نمی زند. پس، اگر مدت خیار شرط مشخص نباشد باطل و مبطل عقد است. بیشتر فقها نیز علت درج مدت خیار شرط را غرری بودن معامله می داند. مستند اصلی قاعده نفی غرر این حدیث از پیامبر است که بیان می کند: نهی‌ النبی‌ عن‌ بیع‌ الغرر. یعنی پیامبر بیع غرری را نهی می کند. پس چنین بیعی نه در فقه و نه در حقوق اعتباری ندارد.

معنای خیار شرط در عقود مسامحه ای:

در عقود مسامحه ای اصولا تعادل عوضین لازم نیست. مثلا در صلح محاباتی یا قرارداد بیمه عمر شرط خیار دائمی یا مادام العمر صحیح است. اصل حاکمیت اراده نیز همین نظر را تایید می کند. در این قراردادها علم تفصیلی به عوضین شرط نیست. پس ذکر مدت برای خیار شرط لازم نیست و اگر مدتی برای خیار شرط ذکر نشود، همچنان قرارداد صحیح است. اما در مقابل، در عقود مغابنه ای حتما باید مدت زمان اعمال خیار شرط مشخص و معلوم باشد. چه اینکه عدم تعیین مدت برای خیار شرط منجر به غرری بودن معامله خواهد شد.

مدت خیار شرط چگونه باید بیان شود؟

لازم نیست مدت خیار شرط صراحتا بیان شود بلکه ممکن است به ضمنی (اوضاع و احوال)، تعیین شود. مثلا در رای صادره از شعبه 2 دیوان عالی کشور مورخ 1370/09/04 با اینکه مدت مشخص برای خیار ذکر نشده بود قید مدت جهت حضور در دفترخانه مدت خیار تلقی می شود. در رای دیگری از همان شعبه به تاریخ 1373/02/13 تعیین مدت برای پرداخت ثمن تعیین مدت اعمال خیار شرط به شمار می آید. پس، ذکر دقیق مدت برای اعمال خیار شرط لازم و ضروری نیست.

فرق شرط خیار و خیار شرط:

همانطور که می دانیم خیار به معنای اختیار بر هم زدن معامله است. خیار شرط به معنای اختیار بر هم زدن یا فسخ معامله است. این اختیاری است که قانون گذار آن را به طرفین قرارداد یا شخص ثالث اعطا می کند. اما شرط خیار، شرطی است که اختیار فسخ معامله را ایجاد می کند. پس می توان گفت خیار شرط حقی است که از شرط خیار برای طرفین یا شخص ثالث ایجاد می شود یا خیار شرط نتیجه اعمال شرط خیار است.

نتیجه گیری:

خیار شرط یکی از خیارات مندرج در قانون مدنی است. در این نوشتار سعی کردیم با معنای خیار شرط آشنا شویم. به استناد این خیار دو طرف معامله یا حتی شخص ثالث حق فسخ قرارداد را دارد. این خیار بیشترین کاربرد را در عقد بیع دارد. اما در سایر عقود (اعم از مغابنه ای و یا مسامحه ای) قابلیت اعمال را دارد. نکته مهم در خیار شرط این است که مدت آن باید معلوم باشد. در صورتی که مدت خیار شرط معلوم نباشد هم خیار  و هم عقد باطل است. چرا که معامله غرری است و جهل به آن موجب جهل به یکی از عوضین می شود. بیشتر فقها علت باطل و مبطل بودن خیار شرط بدون ذکر مدت را غرری بودن معامله می دانند. همان طور که گفتیم بر مبنای قاعده نفی غرر، هر نوع معامله غرری باطل است. البته لازم نیست مدت خیار شرط به صورت صریح معلوم باشد. همین که به صورت ضمنی نیز مدت بیان شود کافی است. آرای اصداری از شعب مختلف دادگاه ها نیز موید این امر است.

نکته آخر در باب تحقق معنای خیار شرط این است که در عقود مسامحه ای ای مثل صلح محاباتی خیار شرط می تواند مادام العمر یا دائمی باشد. چرا که تعادل عوضین در عقود مسامحه ای لازم نیست. اما در عقود مغابنه ای تعادل میان عوضین لازم و ضروری است. پس مدت خیار نیز در آن باید مشخص باشد. چه در غیر این صورت شرط خیار و عقد هر دو باطل هستند.

النهایه بیان کردیم که شرط خیار و خیار شرط دو مفهوم حقوقی متفاوت هستند. شرط خیار، شرطی است که حاوی اختیار برای فسخ معامله است و نتیجه آن خیار شرط خواهد بود.

نظر شما در خصوص نوشته “معنای خیار شرط” چیست؟ نظرات خود را برای ما بنویسید. 

قبل از انجام هر عمل حقوقی حتما با وکیل متخصص در آن حوزه مشورت کنید. مجموعه ترنم عدالت با سالها سابقه در امور حقوقی، کیفری، خانوادگی شما را در احقاق حقوتان یاری می نماید. همین حالا با ما تماس بگیرید. 

معنای خیار شرط

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

بالا