می دانیم که جنسیت امری است که افراد در انتخاب آن به هیچ وجه دخیل نیستند. اما همین امر می تواند در ارتکاب جرم تاثیر بسزایی داشته باشد. نقش جنسیت در پدیده بزهکاری همراه در طول تاریخ جرم شناسی مورد توجه جرم شناسان می باشد. چه اینکه تفاوت در خلقت زنان و مردان تاثیر زیادی در کشش آن ها به بزهکاری دارد. در واقع می توان گفت ساختار زیستی، روانی و اجتماعی بین دو جنس باعث می شود که موقعیت زن لطیف تر و آسیب پذیر تر باشد. در ادامه این نوشتار به موضوع تاثیر جنسیت در بزهکاری می پردازیم و نرخ ارتکاب جرم توسط زنان و مردن را بررسی می کنیم:
تاثیر جنسیت در بزهکاری:
همان طور که گفتیم جنسیت می تواند تاثیر زیادی در بزهکاری زنان و مردان داشته باشد. واژه gender دارای بار حقوقی است و تمایزات حقوقی میان دو جنس زن و مرد را بیان می کند که در ادامه ابتدا به مبحث تاثیر جنسیت در بزهکاری اشاره می کنیم واین موضوع را از منظر زیست شناختی و جامعه شناختی و توجه به اخلاقیات پیش می گیریم:
نظریه زیست شناخیت بزهکاری زنان:
از منظر باورهای سنتی در زمینه جرم شناختی برهکاری اعم از ظاهری، قانونی یا قضایی پدیده ای ذاتا مردانه است. عدم تناسب در نرخ بزهکاری زنان و مردان دارای جنبه جهانی است. از منظر زیست شناختی نگاهی به تاثیر جنسیت در بزهکاری نشان می دهد زنان فاقد استعداد و سرشت و گرایشی برای بزهکاری هستند.
در مبحث تاثیر جنسیت در بزهکاری این سوال مهم همواره مطرح است که چه جرامی توسط زنان ارتکاب می یابد؟
زنان اغلب مرتکب جرایمی همچون سقط جنین، نوزاد کشی، سر راه گذاشتن یا رها کردن نوزاد، کودک آزاری، رسپی گری، جنون سرقت، مساحقه، افترا،دشنام، شهادت دروغ، اختفاء، مسموک کردن و … می شوند. البته در طول تاریخ شاهد برخی از زنان هستیم که مرتکب جرایم سنگین همچون قتل شدند. مهین قدیری از جمله قاتلین سریالی است که با آبمیوه به زنان و بعضا آنان را مسموم می کرد و سپس به قتل می رساند. مهین در مصاحبه های خود اشاره می کند که انگیزه اصلی او از این کار، مسائل و مشکلات مالی است.
2- نظریه جامعه شناختی در مورد تاثیر جنسیت در بزهکاری زنان:
از منظر دیدگاه های جامعه شناختی تفاوت نرخ بزهکاری زنان را بر مبنای موقعیت های متفاوت زنان و مردان توجیه می کند. بر اساس این دیدگاه، عدم حضور پر رنگ زنان در بزهکاری ناشی از نظام تربیتی، عرف های اجتماعی ونهاد های سنتی جامعه اعم از خانواده و مدرسه و … است. به نظر این گروه، اگر زنان فرصت های اجتماعی برابر با مردان داشتند نرخ بزهکاری آنان نیز افزایش می یافت . از این رو دیگر تفاوتی از حیث تاثیر جنسیت در بزهکاری وجود نداشت. تحقیقات پیرامون مسئله تاثیر جنسیت در بزهکاری نشان می دهد زنان بسیار کم تر از مردان مرتکب قتل یا ارشتاء می شوند. اما در مقابل ارتکاب جرایمی همچون سقط جنین، روسپی گری، نوزاد کشی که قبلا به آن اشاره کردیم توسط زنان بیشتر است.
عده ای دیگر پیرامون مسئله تاثیر جنسیت در بزهکاری، چنین بیان می کند که مقامات قضایی نیز نسبت به بزهکاری زنان با مصالحه و مساحمت بیشتری برخورد می کنند. شاکیان نیز گذشت بیشتری نسبت به زنان دارند تا مردان. البته این امر که زنان نیروی بدنی کافی برای ارتکاب جرم را ندارند با پایین بودن نرخ بزهکاری آنان ارتباط مستقیم دارد.
تاثیر جنسیت در بزهکاری با نگاهی به اخلاقیات:
تفاوت در اخلاقیات میان زنان و مردان یکی از مهمترین عوامل پایین بودن نرخ جرم توسط زنان است:
تفاوت های اخلاقی میان زنان و مردان در چیست؟
1- مردان خونسرد و زنان احساساتی هستند.
2- مردان منظم و مال اندیش و زنان فاقد حس مال اندیشی هستند و حال را می بینند.
3- مردان عمیق و قوی و زنان سطحی و شکننده هستند.
4- مردان مستقل و زنان وابسته هستند.
البته این تفاسیر در مورد تمامی زنان صدق نمی کند. اما مطالعات در حوزه تاثیر جنسیت در بزهکاری چنین آماری را نشان می دهد.
نتیجه گیری:
همان طور که در متن مقاله اشاره کردیم به دلایل زیست شناخیت، جامعه شناخیت و اخلاقی نزح ارتکاب جرم توسط زنان از مردان کمتر است. زنان اصولا به دلیل تفاوت های اخلاقی با مردان و قدرت و نیروی بدنی کم، مرتکب جرام سنگین نمی شوند. برخی جرابم نیز وابسته به ذات زنانه است. جرایمی مثل سقط جنین، روسپی گری و … در دسته جرایمی است که صرفا زنان می توانند مرتکب آن شوند.
در یک بررسی در آمریکا و اروپا مشخص شد که رقم سیاه سقط جنین توسط زنان بسیار بالاست همچنین زنان در سوگند دروغ نیز سهم بزرگی دارند. مخصوصا در جهت حفظ منافع فرزند خود دست به این کار می زنند. اما در جرایمی همچون قتل که به نیروی بدنی زیادی احتیاج دارد مردان سهم بیشتری از زنان دارند.
آیا این نوشتار برای شما مفید بود؟ نظرات خود را در قسمت دیدگاه ها با ما به اشتراک بگذارید.
برای انجام هر گونه امور حقوقی یا کیفری با مجموعه ترنم عدالت مشورت کنید و با ما تماس بگیرید.