دیه یکی از مجازات هایی است که قانون گذار در قانون مجازات اسلامی برای ارتکاب جنایات عمدی و غیر عمدی در نظر گرفته است. علی الاصول مجازات جنایت عمدی قصاص است. اما چنانچه به هر شکلی اولیای دم از قصاص صرف نظر کنند نوبت به دیه می رسد. شارع مقدس در شرع مقدار دیه را مشخص می کند. همین امر باعث تفکیک مجازات دیه و ارش از یکدیگر می شود. برای مطالبه دیه باید دادخواست مطالبه دیه طرح کرد.
ارش مجازاتی است که مقدار آن نامعین است و با توجه به جنایت ارتکابی و نظر قاضی تعیین می شود. اما مقدار دیه در قانون مشخص است. برای مطالبه دیه چه اقدامی باید انجام داد؟ اگر مجنی علیه یا اولیای دم او با دریافت دیه توافق کنند و یا جنایت از نوع جنایتی نباشد که مستحق قصاص است، مجنی علیه یا اولیای دم او باید دادخواست مطالبه دیه را در نزد مراجع حقوقی (نه کیفری) طرح کنند. در ادامه این نوشتار به موضوع دادخواست مطالبه دیه می پردازیم.
دیه یکی از انواع مجازات هایی است که قانون گذار در قانون مجازات اسلامی بیان می کند. بر اساس تعریف قانون مجازات اسلامی دیه به دو نوع دیه مقدر و غیر مقدر تقسیم می شود.
منظور از دیه مقدر، مال معینی است که در شرع مقدس به منظور ورود جنایت غیر عمدی بر نفس و یا عضو و یا منفعت یا جنایت عمدی در مواردی که قصاص امکان ندارد یا جایز نیست، مقرر می شود. به منظور مطالبه دیه، باید دادخواست مطالبه دیه توسط اولیای دم مقتول یا خود مجنی علیه در نزد مراجع قانونی اقامه شود.
منظور از دیه غیر مقدر همان ارش است. ارش مجازاتی است که به موجب آن مرتکب باید مالی را به مجنی علیه بپردازد. اما مقدار آن در شرع تعیین نشده است. در واقع، دادگاه ها ملاک های مختلفی برای درنظر گرفتن مبلغ دقیق ارش در نظر می گیرند.
1- نوع جنایت
2- کیفیت وقوع جنایت
3- تاثیر جنایت بر مجنی علیه.
در جنایت شبه عمدی و خطای محض و در جنایات عمدی که امکان قصاص وجود ندارد یا قصاص جایز نیست دیه به مجنی علیه یا اولیای دم او تعلق می گیرد. البته همان طور که فوقا نیر اشاره کردیم برای مطالبه دیه باید دادخواست مطالبه دیه اقامه کرد.
به موجب مقررات قانونی در سه حالت جنایت از نوع شبه عمد است:
مثلا مریم قصد دارد فرزند خود را بابت عمل غلطی که انجام داده، تنبیه کند. اما با اقداماتی که انجام می دهد سبب قتل او می شود.
فرض کنید حسن در جنگل در حال قدم زدن است. ناگهان از دور احساس می کند خرسی را دیده است. قصد دارد به خرس تیراندازی کند تا او را بکشد و این کار را انجام می دهد. اما وقتی نزدیک می شود، مشاهده می کند که او در موضوع دچار اشتباه شده است. چرا که آنچه دیده، خرس نبوده، انسان بوده است.
تصادفات رانندگی که در اثر سرعت غیر مجاز رخ می دهد از این نوع هستند. یا پزشکی را در نظر بگیرید که قصد مدارای بیمار خود را دارد. اما به دلیل حساس بودن بدن بیمار و پاسخ ندادن به درمان باعث قتل او می شود.
در این موارد به اولیای دم یا مجنی علیه دیه تعلق می گیرد. البته برای اخذ دیه باید دادخواست مطالبه دیه را اقامه نمود.
در موارد زیر جنایت از نوع خطای محض است:
مثلا افرادی که خواب گرد هستند و در خواب راه می روند ممکن است مرتکب وقوع جنایت شوند. در این صورت جنایت از نوع خطای محض است.
مثلا کودک نابالغ 6 ساله ای باعث وقوع ضرب و جرح و یا حتی قتل می شود.
مثلا مهدی تیری را به قصد شکار کبوتری رها می کند. تیر کمانه می کند و به یک انسان برخورد می نماید. النهایه باعث قتل او می شود. در اینجا نیز جنایت از نوع خطای محض است و مجنی علیه یا اولیای دم می توانند از طریق دادخواست مطالبه دیه اقدام نمایند.
می دانیم که اصولا مجازات قتل عمدی قصاص است. اما در مواردی امکان قصاص مرتکب وجود ندارد:
اگر جنایت توسط پدر یا جد پدری انجام شود، قصاص منتفی است و پدر محکوم به پرداخت دیه می شود. مثلا اگر پدری فرزند خود را به قتل برساند باید دیه بپردازد.
گاهی نیز ممکن است مرتکب با خانواده مقتول یا مجنی علیه بر سر پرداخت دیه توافق کنند. مثلا مهدی باعث قتل حسن می شود و طبق بررسی های انجم گرفته، قتل از نوع عمدی است. اما اولیای دم حسن، با مهدی توافق می کنند که دیه بپردازد و قصاص نشود.
اگر نابالغ یا دیوانه یک شخص را بکشد، قصاص انجام نخواهد شد. اگر مقتول نیز دیوانه باشد باز هم قاتل قصاص نمی شود.
همچنین در فرضی که مقتول غیر مسلمان و قاتل مسلمان باشد، بحث قصاص منتفی است. در این موارد به جای قصاص دیه تعلق می گیرد.
در قتل در فراش، شوهر، همسر خود را در حال زنا با اجنبی می بیند و قصد دارد تا او و مرد را به قتل برساند. به موجب مقررات قانونی، شوهر قصاص نمی شود. اما محکوم به پرداخت دیه هم نیست. به عبارت دیگر هیچ مجازاتی در انتظار شوهر نخواهد بود.
نظر شما در خصوص قتل در فراش چیست؟
این ماده مربوط به موردی است که شخصی مرتکب قتل عمدی می شود، اما به هر دلیل امکان قصاص او وجود ندارد. ممکن است شخص قاتل، شاکی نداشته باشد و یا شاکی دارد اما از قصاص گذشت کرده اند، در این صورت به منظور جلوگیری از تجری دیگران در جامعه و پیشگیری از اخلال در نظم و صیانت و امنیت کشور، مرتکب به حبس محکوم می شود.
اما بحث دیه در ماده 612 قانون مجازات اسلامی بیان نشده است. به نظر شما در فرض ماده 612، امکان طرح دادخواست مطالبه دیه توسط اولیای دم مقتول وجود دارد؟
برای تحلیل این موضوع باید دو مورد را از یکدیگر تفکیک نمود.
فرض کنید پسری، پدر خود را به قتل برساند:
در این صورت از اموال و دیه مقتول ارث نمی برد.
در این صورت پسر تنها از دیه ارث نمی برد. اما از سایر اموال مقتول ارث می برد.
اگر شخصی که به قتل رسیده، هیچ وارثی نداشته باشد، مقام رهبری وارث او خواهد بود و دیه به او تعلق می گیرد.
نظر شما در خصوص این نوشتار چیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
2 بیشتر از 2 (100%)
مشتری این محصول را پیشنهاد داده است.
دادخواست رو دانلود کردم و خیلی کامل بود.
مقدم
1402-04-05مفید و کامل بود متن دادخواست
مقدم
1402-04-05