خیار تعذر تسلیم در فهرست خیارات مندرج در قانون مدنی نیست. اما برخی از فقهای بزرگ از این خیار در فقه نام بردند. خیار تعذر تسلیم اصولا در بیع مطرح می شود. اما صرفا به این عقد اختصاص ندارد. در واقع، می توان خیار تعذر تسلیم را از قواعد عمومی قراردادها دانست. به گونه ای که هر قرارداد معوض این خیار را برای تحقق دارد. در این نوشتار قصد داریم تا با مفهوم خیار تعذر تسلیم آشنا شویم و قواعد و مقررات آن را بهتر بشناسیم.
مفهوم خیار تعذر تسلیم:
خیار تعذر تسلیم یا تعذر اجرای تعهد هنگامی محقق می شود که عذر و بهانه ای بعد از قرارداد پدید آید به گونه ای که اجرای موضوع قرارداد غیر ممکن شود. در این صورت عدالت معاوضی و جلوگیری از ضرر متعهدله ایجاب می کند که او حق فسخ قرارداد را داشته باشد تا بتواند خود تر از قید قراردادی که تعادل اقتصادی آن به هم خورده است رها کند.
نکته مهم در باب درک بهتر مفهوم خیار تعذر تسلیم:
در خیار تعذر تسلیم باید میان تعذر اجرای شرط و تعذر اجرای تعهد اصلی قائل به تفکیک شویم. در مورد تعذر اجرای شرط، مشروط له حق فسخ قرارداد را دارد. اما در مورد تعذر اجرای تعهد اصلی (مثل تعذر نسبت به تسلیم بیع) قرارداد باطل است. چرا که قدرت بر تسلیم موضوع قرارداد شرط صحت عقد است.
بررسی مفهم خیار تعذر تسلیم در قانون مدنی:
قانون مدنی به صراحت به خیار تعذر تسلیم یا تعذر اجرای تعهد تصریح نکرده است. اما برخی از حقوقدانان از مواد 239، 240، 380، 476 و 534 قانون مدنی چنین استنباط کردند که خیار تعذر تسلیم در مقررات قانون مدنی نیز وجود دارد.
بررسی مفاد قانون مدنی:
مواد 239 و 240 قانون مدنی مربوط به شرط فعل است. هر گاه اجبار مشورط علیه به انجام فعل مشروط ممکن نباشدیا انجام شرط بعد از عقد مرتفع گردد مشروط له حق فسخ قرارداد را خواهد داشت. هر چند این موارد مربوط به شرط فعل است اما می توان به قیاس اولویت آن را به خیار تعذر تسلیم نیز گسترش دارد. به عبارت دیگر، می توان چنین گفت، اگر تعذر اجرای شرط یک تعهد فرعی است و به مشروط له حق فسخ قرارداد را می دهد. تعذر اجرای تعهد اصلی به طریق اولی باید این حق را برای متعهدله ایجاد کند. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که تعذر اجرای تعهد هر گاه مطلق و دائمی باشد موجب سقوط تعهدات متقابل و انفساخ قرارداد است. اما در صورتی که تعذر اجرای تعهد موقت باشد و احتمال اجرای تعهد وجود داشته باشد، متعهد مخیر بین فسخ و یا التزام به اجرای قرارداد است.
همچنین قانون گذار در باب تفلیس، از خیار تعذر تسلیم سخن گفته است. ماده 476 قانون مدنی نیز حق فسخ برای مستاجر در صورت تعذر و اجبار موجر به تسلیم عین مستاجره را پیش بینی می کند. در نهایت در ماده 534 که مربوط به مزارعه است حق فسخ برای مزارع در صورت عدم امکان اجبار عامل به انجام عمل وجود دارد.
پس از مجموع مباحث فوق، می توان دریافت خیار تعذر تسلیم در قانون مدنی وجود دارد.
آیا خیار تعذر تسلیم در جایی که تعذر اجرای تعهد به صورت جزئی باشد نیز مطرح است؟
بله. طبق ماده 388 قانون مدنی اگر تعذر اجرای تعهد فرعی و جزئی باشد چنانچه بعض مبیع قبل از قبض تلف یا ناقص شود متعهدله حق فسخ قرارداد را به استناد خیار تعذر تسلیم دارد.
فروض مختلف خیار تعذر تسلیم در قانون مدنی چیست؟
می توان سه فرض را در قانون مدنی بررسی کرد:
1- تعذر اجرای تعهد در زمان عقد وجود داشته باشد:
در این صورت مشروط له حق فسخ قرارداد را دارد. البته اگر تعهد فرعی به صورت شرط ضمن عقد باشد. اگر تعهد اصلی و مقتضای ذات عقد باشد مثل تعذر تسلیم مبیع موجب بطلان عقد است.
2- تعذر اجرا طاری و موقت است:
یعنی بعد از عقد حادثه ای به وجود آید و بعد از مدتی مرتفع شود، در این فرض متعهدله دارای حق فسخ است. اعم از اینکه تعذر اجرا ناشی از امتناع متعهد باشد یا ناشی از یک حادثه خارجی باشد.
3- تعذر اجرا جزئی باشد:
مثلا مورد معامله قبل از قبض ناقص شود و یا بخشی از آن تلف شود. در اینجا ضمان بر عهده متعهد باقی است. مگر اینکه تلف در اثر حادثه خارجی تلف شود که در این صورت ضامن نیست. البته یک بحث در خصوص تلف مبیع قبل از قبض در صورتی که مبیع عین معین باشد وجود دارد و قبل از قبض تلف شود. در این صورت تلف از کیسه بایع است.
4- تعذر اجرا مطلق و دائمی باشد:
در این فرض قرارداد منحل و ساقط می شود. زیرا هیچ کس نمی تواند متعهد به یک امر غیر ممکن باشد.
اسقاط خیار تعذر تسلیم:
ممکن است این سوال پیش آید که آیا خیار تعذر تسلیم قابل اسقاط است یا خیر؟ برخی می گویند این خیار قابل اسقاط است. اما عده ای دیگر بر این باورند که تسلیم در عقد معاوضی باید صورت بگیرد. بنابراین، این خیار قابل اسقاط نیست. به نظر می رسد اگر تعهد طاری باشد این خیار قابل اسقاط است و اگر تعهد به مقتضای ذات عقد صدمه بزند، این خیار قابل اسقاط نیست.
نتیجه گیری:
همان طور که در متن نوشتار اشاره کردیم حخیار تعذر تسلیم به صراحت مورد اشاره قانون گذار قانون مدنی قرار نگرفته است. همان طور که از مفهوم خیار تعذر تسلیم درک شد این خیار مختص عقد تملیکی است. در واقع، مبنای اصلی مفهوم خیار تعذر تسلیم این است که عدالت معاوضی رعایت شود. چه اینکه اگر در عقد معاوضی قرار است توازن عوضین به هم بخورد طرف متضرر باید حق فسخ داشته باشد. البته این خیار برای جاییست که تعهد جنبه طاری داشته باشد. اما اگر تعهد به مقضای عقد ضربه وارد کند، عقد باطل است. قانون گذار نیز در مواد مختلفی به صورت تلویحی به مفهوم خبار تعذر تسلیم اشاره می کند که در متن مقاله آن ها را بررسی کردیم.
نظر شما در خصوص نوشته “مفهوم خیار تعذر تسلیم” چیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.