ولی قهری به پدر و جد پدری و بر طبق نظر برخی از دکترین حقوقی به وصی منصوب از جانب پدر و جد پدری اطلاق می شود. ولایت قهری بر دختر صغیر تا سن 9 سال تمام قمری و بر پسر صغیر تا سن 15 سال تمام قمری است. همچنین، مجنون و سفیه که جنون و سفاهت آن ها متصل به زمان صغرشان باشند نیز از ولایت قهری پدر و جد پدری بهره مند هستند. در غیر این صورت برای آن ها قیم تعیین می شود. ولایت قهری اداره اموال مولی علیه را در بر می گیرد. اما سوال اساسی این است که چه موقع ولایت قهری ساقط می شود؟ به عبارت دیگر، موارد سقوط ولایت قهری چیست؟ تا پایان این مقاله با ما همراه باشید:
ولی قهری به چه شخصی اطلاق می شود؟
پدر و جد پدری ولی قهری طفل هستند. اما برخی بر این نظریه استوار اند که به جز پدر و جد پدری وصی منصوب از جانب آن ها نیز ولی قهری می باشد. همچنین ولی قهری مختص طفل نیست. اگر جنون سفه متصل به دوران صغر باشد ولایت قهری پدر و جد پدری همچنان ادامه دارد.
موارد سقوط ولایت قهری کدام است؟
اصولا سقوط ولایت قهری با دادگاه است. اما مواردی نیز وجود دارد که بدون حکم دادگاه ولایت قهری طفل ساقط می شود. پس می توان گفت: سقوط ولایت قهری در دو باب است: 1- با حکم دادگاه باشد که تحت عنوان عزل ولی قهری از آن یاد می شود و 2- بدون حکم دادگاه باشد که تحت عنوان انعزال ولی قهری نامیده می گردد.
عزل ولی قهری به عنوان یکی از اسباب سقوط ولایت قهری چگونه است؟
می دانیم که ولی قهری در ادامه امور مالی و غیر مالی مولی علیه باید مصلحت موکل را در نظر بگیرد و تصمیمات لازم را اتخاذ کند. پس چنانچه خیانت ولی قهری و یا عدم لیاقت او احراز شود در این صورت ولی قهری توسط حاکم (یعنی همان دادگاه) عزل می شود. البته این امر به عنوان قاعده ای در فقه است. در قانون ما مقنن ابتدا ضم امین را برای ولی قهری بی لیاقت در نظر گرفته بود. بنابراین، اگر ولی قهری شایستگی لازم برای اداره امور مالی و غیر مالی مولی علیه را نداشت عزل نمی شد. بلکه یک امین برای او تعیین می شد. پس این امر از موارد سقوط ولایت قهری نبود. از این جهت انتقادات زیادی به ولایت قهری وارد بود.
سر انجام قانون گذار موارد سقوط ولایت قهری را در ماده 15 قانون حمایت خانواده چنین بیان می کند:
1- خیانت ولی قهری:
هر گاه خیانت ولی قهری اثبات شود به این نحو که اموال مولی علیه را حیف و میل کند و یا به سود خود و ضرر مولی علیه تصرف نماید، دادگاه او را بر کنار می نماید.
2- عدم قدرت و لیاقت ولی قهری:
مثلا ولی قهری معتاد است و توانایی اداره اموال مولی علیه را ندارد. و یا دچار کبر سن و بی سواد است. همه این ها از موارد سقوط ولایت قهری هستند.
اما موارد سقوط ولایت قهری وفق ماده 1184 قانون مدنی:
بعد از انقلاب قانون گذار ماده 1184 قانون مدنی را اصلاح نمود و این ماده مبنای سقوط ولایت قهری قرار گرفت. موارد مذکور در این ماده به شرح زیر است:
1- عدم رعایت غبطه و مصلحت مولی علیه
2- عزل ولی قهری به دلیل سن و یا بیماری و …
ایرادات ماده 1184 قانون مدنی در باب سقوط ولایت قهری چیست؟
1- این ماده صرفا اطفال را به عنوان محجورین در نظر گرفته است و اشاره ای به مجانین و سفها نمی کند.
2- این ماده صرفا به امور مالی مولی علیه اختصاص دارد. در حالی که امور غیر مالی مولی علیه نیز از اهمیت خاص و ویژه ای برخودار هستند.
3- قانون گذار در فرض کبر سن و بیماری همچنان ضم امین را به صلاح می داند.
این ها از مواردی هستند که نیاز است از سوی قانون گذار اصلاح گردند.
اما انعزال ولی قهری به عنوان یکی از اسباب سقوط ولایت قهری چگونه است؟
انعزال به معنی عزل خود به خودی ولی قهری است. اما چه موقع ولی قهری خود به خود منعزل می شود؟ در انعزال نیازی به حکم دادگاه نیست. هر گاه ولی قهری خودش محجور شود ولایت قهری منعزل می شود. چون محجور نمی تواند ولی شخصی باشد.
آیا ممکن است پس از سقوط ولایت قهری دوباره با رفع مانع، ولایت قهری اعاده گردد؟
فرض کنید ولی قهری مجنون شود یا خیانت کند. اگر مانع رفع شود، تکلیف چیست؟
در اینجا می توان گفت ولی قهری دوباره می تواند سمت ولایت را عهده دار شود. قاعده فقهی ” اذا زال المانع عاد الممنوع ” این مهم را بیان می کند. پس با رفع مانع عنوان ولایت قهری به ولی بر می گردد. زیرا مصلحت مولی علیه اقتضا می کند که شخصی که به او نزدیک تر و برای او دلسوز تر است امور او را عهده دار شود.
بنابراین، دو فرض را می توان در نظر گرفت:
1- پدری ولایت قهری طفلش را بر عهده دارد و محجور می شود. اما پس از مدتی دوباره سلامت خود را باز می باید. در این صورت وفق قاعده فقهی مذکور در فوق، عنوان ولایت قهری بر می گردد.
2- پدری به دلیل عدم توانایی نمی تواند ولایت قهری فرزندش را بر عهده بگیرد. بنابراین، برای او قیم تعیین می کنند. یا پدر بزرگ ولایت قهری او را بر عهده می گیرد. اما پدر پس از مدتی به دادگاه اعلام می کند که توانایی لازم برای امور مالی و غیر مالی مولی علیه را به دست آورده است. در این صورت، دادگاه پس از تحقیق و بررسی در صورت توانا شدن پدر، می تواند سمت ولایت قهری را به او اعاده نماید.
نتیجه گیری مقاله:
همان طور که در مقاله اشاره رفت، ولی قهی طفل پدر و جد پدری است. البته برخی معتقدند وصی منصوب از جانب پدر و جدر پدری نیز می تواند ولی قهری طفل باشد. اما قدر متیقن این است که پدر و جد پدری وفق مقررات قانونی و صراحت آن ها ولی قهری طفل هستند. در نتیجه اداره امور مالی و غیر مالی مولی علیه با آن ها است. اما آیا ممکن است شرایطی پیش آید که سمت ولایت قهری از پدر و جد پدری گرفته شود؟
بله. مواردی همچون خیانت ولی قهری و یا اثبات عدم توانایی او از موارد سقوط ولایت قهری هستند. البته باید این موارد توسط دادگاه احرار شود. همچنین در فرضی که ولی قهری خودش محجور شود، خود به خود منعزل می شود و نیازی به حکم دادگاه در این خصوص نیست. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که در صورتی که مانع رفع گردد با بررسی و تحقیق دادگاه دوباره سمت ولایت قهری به پدر یا جد دری بر می گردد. مثلا اگر پدر توانایی برای اداهر امور مولی علیه نداشته باشد. اما بعدا توانایی و سلامت لازم برای اداره امور مولی علیه را پیدا کند، دوباره عهده دار سمت ولایت قهری خواهد شد.
نظر شما در خصوص مقاله موارد سقوط ولایت قهری چیست؟ آیا برای شما مفید بود؟