بیع یا مالکیت زمانی و یا تایم شر یک روش برای استفاده از اموال غیر منقول است. در واقع، مالکیت زمانی این امکان را فراهم می کند که افراد متعدد از مال واحد در زمان های مختلف استفاده کنند. به عبارت دیگر، زمینه استفاده حداکثری از اموالی که مستمرا مورد استفاده مصرف کننده واحد نیستند را فراهم می آورد. در این نوشتار برآنیم تا مروری بر تاریخچه مالکیت زمانی داشته باشیم و سپس معنای مالکیت زمانی و نظرات موافقان و مخالفان پیرامون آن را بشناسیم.
تاریخچه تایم شر یا مالکیت زمانی:
این اصطلاح نخستین بار در صنعت رایانه به کار برده شد. به عبارت دیگر در رایانه تایم شر روشی برای اخذ اطلاعات می باشد. به این معنا که رایانه امکان سرویس دهی به چند کاربر را دارد. پس مفهوم تایم شر یا مالکیت زمانی نخستین بار توسط باب بومر در سال 1957 در مجله کنترل اتوماتیک به کار برده شد. اما معنای دقیق مالکیت زمانی چیست؟
معنای مالکیت زمانی یا تایم شر:
فرهنگ حقوقی بلک (black)، معنای مالکیت زمانی چنین بیان می کند:
” شکلی از مالکیت سهم بندی شده مال است که عموما در اموال مشاعی که مخصوص گذران اوقات فراغت است و نیز اماکن تفریحی رواج دارد و در آن واحد چند مالک استحقاق می یابند که برای مدت معین از آن استفاده کنند. مثلا دو هفته در هر سال”.
در مجموع با توجه به تعریف دیکشنری بلک می توان مالکیت زمانی را چنین تعریف کرد:
در تایم شر حقی برای خریدار به منظور استفاده موقت از یک ملک ایجاد می شود. بنابراین، هر گاه مال غیر منقول مورد استفاده اشخاص مختلف قرار گیرد بر اساس مقررات برنامه ریزی از آن استفاده می کنند و این چنین معنای مالکیت زمانی محقق می شود.
مالکیت زمانی یا تایم شر در فقه و حقوق ایران:
در فقه مراجع، تحقق مالکیت زمانی را باطل دانستند. به این معنا که از منظر مراجع فقهی فروش مال به چند نفر و استفاده از آن به صورت زمانی قابلیت تحقق ندارد. اداره حقوقی قوه قضاییه نیز بر همین نظر استوار است. چه اینکه از نظر حقوقی بیع موقت امکان ندارد. با وقوع عقد بیع مالکیت از یک شخص به شخص دیگر منتقل می شود. امکان انتفاع از یک ملک توسط چند نفر نیز امکان ندارد. اما عمده نظرات مخالفین با مالیکت زمانی یا تایم شر بر چه اساس است؟ در اداکه نوشتار به نظرات مخالفین مفهوم مالکیت زمانی یا تایم شر اشاره می کنیم:
نظرات مخالفین مفهوم مالکیت زمانی یا تایم شر:
نظرات مخالفین مالکیت زمانی به پنج دسته تقسیم بندی می شود:
1- دائمی بودن مالکیت:
مالکیت یک امر دائمی است و قابل تقیید به زمان نیست. پس زمان دار بودن مالکیت با طبیعت مالکیت در تضاد است.
2- قاعده تسلیط:
بر اساس قاعده تسلیط افراد بر اموال خود مسلط هستند و هر نوع دخل و تصرفی می توانند در آن داشته باشند. پس با وقوع عقد بیع شخص خریدار بر مال مسلط می شود. اما این امر که در یک زمانی او بر مال خود تسلط ندارد با ماهیت بیع و اصل تسلیط در تعارض است.
3- عدم سابقه فقهی:
مالکیت موقت یا زمانی یا تایم شر سابقه ای در شرع ندارد. لذا نمی توان چنین مالکیتی را مشروع دانست.
4- ارتباط مالکیت و مال:
مالکیت و مال دو مفهوم انفکاک ناپذیر هستند؛ یعنی تا زمانی که شی منهدم نشود مالکیت نسبت به مال ادامه دارد. پس تقیید مالکیت به زمان با انفکاک قانونی آن از مملوک منافات دارد.
5- اختیار مالک:
می دانیم که مالک یک ملک می تواند هر زمان که می خواهد در مال تصرف کند. اما این امر با تایم شر یا مالکیت زمانی تناقض دارد.
نتیجه گیری:
همان طور که گفتیم مالیکت زمانی یا تایم شر به معنای استفاده چند نفر از مال واحد در زمان های مختلف است. این مفهوم در قوانین کشورهای خارجی به رسمیت شناخته شده است. اما در قانون و فقه کشور ایران جایی ندارد. عمده استدلال نظرات مخالفین نیز این است که مفهوم مالکیت زمانی با طبیعت و ذات مالکیت در تناقض است. مالیکت یک امر دائمی است. بنابراین، نمی توان آن را محدود به یک زمان دانست. اما در مقابل عده ای دیگر هستند که بر این باورند در قانون ایران نیز مالکیت زمانی وجود دارد. مثال این دسته از اشخاص وقف است. مثلا شخصی ملک خود را برای ده سال وقف فقرا می کند. هر چند عمده نظرات و به ویژه نظرات اداره حقوقی قوه قضاییه با مالیکت زمانی یا تایم شر همخوانی ندارد.
نظر شما در خصوص موضوع مالکیت زمانی چیست؟ آیا چنین مفهومی در حقوق ایران اعتبار دارد؟ نظرات و دیدگاه های خود را با ما به اشراک بگذارید.
مفید و کامل بود
مرسی، از نگاهتون